ياسر قائمي فر نماينده رسمي بيمه ايران
خراسان رضوی شهرستان گناباد نوقاب قائم 23
شنبه 8 بهمن 1390برچسب:کارافرین نمومنه شهرستان گناباد , :: 10:55 قبل از ظهر :: نويسنده : یاسر قائمی فر مرحوم محمد لطفی، مدیر کارخانه نخ ریسی مروارید وش، یکی از کارافرین ها و صنعت گران شهرستان بود که می تواند الگوی خوبی برای بسیاری از علاقمندان به حوزه تجارت و صنعت باشد. ..کسی که گردآوری مال حلال را دوست ندارد، در او خیری نیست. امام صادق (ع)
یادداشتی برای مرحوم محمد لطفی
.همه ما ثروتمندان بسیاری دیده ایم که هر کدام با شغلی خاص و البته نگاهی ویژه ثروت اندوخته اند . اما همیشه این سوال در ذهن ما هست که شریف ترین شیوه کسب مال چیست؟ کدام ثروتمند است که در توسعه جامعه خویش موثر تر بوده و می تواند الگو باشد؟
در مباحث توسعه مخصوصا آنهایی که درباره کشورهای جهان سوم و اخص ایران قلم زده اند به طور مدام این سوال را مطرح کرده اند که کدام الگوی بومی قادر است این کشورها را به سوی یک توسعه همه جانبه و پایدار پیش ببرد. در این میان اما یک اصل پذیرفته شده می گوید یک تولیدگر جهان سومی نباید جایگاه خود را و مسیر حرکت خود را با یک تولیدگر در کشور توسعه یافته مقایسه کند. طبق این نظر تکامل گرایانه توسعه مراحل مختلفی دارد که پله به پله باید طی شود و امکان حرکت جهشی هم وجود ندارد.
یکی از مدل های ارائه شده در این زمینه که رویکرد اقتصادی هم دارد مدل ۵ مرحله ای روستو (Rostow)می باشد. او در مدل خود از جامعه سنتی اغاز می کند و در مرحله بعد به شرایط مقدماتی برای خیز، خیز، حرکت به سوی بلوغ و در آخرین مرحله به جامعه مصرف انبوه می رسد. جامعه سنتی ، جامعه ای است که الگوهای جدید اقتصادی را نمی پذیرد برای تغییر آن مسیر زیادی باید پیموده شود. ( آلوین سو : ۴۳)
اگر به عنوان پیش فرض قبول کنیم که کشورهای اروپای غربی و امریکای در مرحله ۵ هستند. این نکته را هم قبول کرده ایم که مصرف انبوه مهمترین ویژگی این مرحله است. طبق این الگو یک ثروتمند در اروپا با نوع مصرفش شناخته می شود. در این جوامع ثروتمندان خانه های لوکس ، ماشین های گران قیمت و تفریحات پرهزینه دارند. اصولا در آنجا رفاه یک مفهوم همه گیر است که براساس تولید پویا و اقتصاد چندلایه شکل گرفته است. مردم کشورهای توسعه یافته قسمت مهمی از هزینه ها را برای تفریح کنار می گذارند و از سویی سرمایه وارد هر مسیری شود ارزش افزوده پیدا می کند و در چرخه رشد اقتصادی کشور قرار می گیرد. اما در کشورهای جهان سوم همیشه اینگونه نیست.
حتی اگر بپذیریم که کشوری مثل ایران در مسیر درست توسعه قرار گرفته باید قبول کنیم ما هنوز در مرحله تولید انبوه نیستیم و اصولا مدل زندگی که با کسب هر درآمدی، ان را در مسیرهای مصرف و رفاه خرج می کنند یک کپی برداری ناشیانه از کشورهای توسعه یافته است.
اما اروپا قبل از آنکه به این مرحله برسد توسط مدل خاصی از بورژوازی رشد کرد. آدم هایی با اخلاقیات خاص و شیوه تولید و تجارت خاص تر. ماکس وبر در کتاب معروف خود، اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری، به توصیف مردانی می پردازد که تجارت اروپا را از دست یک اشرافیت زمیندار خارج کردند و به سوی یک انقلاب بزرگ اقتصادی بردند. اما این افراد چه روحیاتی داشتند.
اولین خصوصیت این تجار جدید این بود که منتظر تولید کننده نمی ماندند . آنها بر عکس مدیران قبلی خود به روستاها می رفتند و به استخدام کارگران روستایی می پرداختند و با مشتری و تولیدکننده رابطه مستقیم داشتند و تولیدات خود را مستقیما با نیازها و توقعات بازار هماهنگ می کردند. دوران آرامش ، تحت فشار مبارزه سرسختانه رقابت در هم پاشید. ثروت های بسیاری به دست امد که دیگر قرض داده نمی شد بلکه دوباره در سرمایه گذاری به کار می رفت. گرایش آسوده طلبی به گرایش صرفه جویی سخت تبدیل شد و افرادی که دنبال کسب درامد بیشتر بودند به آن عمل می کردند.
نیرو محرکه در توسعه سرمایه داری جدید بیش از انکه به مساله منشا سرمایه در دسترس برای سرمایه گذاری ها مربوط باشد به موضوع بسط روح سرمایه داری ارتباط دارد. هرجا که این روحیه متجلی شود سرمایه اولیه و پول مورد نیاز را به خودی خود به عنوان یک هدف فراهم می کند.
سرمایه گذاران جدید قاعدتا ماجراجویانی دغلکار و بی احتیاط نبودند که در تمام ادوار تاریخ اقتصادی دیده شده اند . همچنین آنها سرمایه گذاران بزرگی نبودند که خواسته باشند با ظاهری مرموز ولی مصمم و با روحیه جدید در زندگی اقتصادی نفوذ کنند. برعکس افراد سختی کشیده ای بودند که در عین حال ، محاسبه گر و جسور و بالاتر از همه ، خویشتن دار ، قابل اطمینان ، متعد به کار و مقید به اصول و افکاری کاملا بورژوازی بودند.( ماکس وبر : ۶۶ )
در گناباد ما نیز قصه سرمایه و سرمایه داران خارج از این الگو نیست. وقتی یک شهروند گنابادی سرمایه ای کسب می کند به دو گونه عمل می کند. یا بر اساس الگوی جامعه توسعه یافته اروپایی سریعا سرمایه در مسیر رفاهی هزینه می شود. خرید ماشین لوکس تر، تغییر دکوراسیون منزل و یا حتی سفرهای بیشتر. گروهی نیز مدل سنتی توسعه را پیش می گیرند و اگرچه سرمایه بدست آمده را دوباره به کار می زنند اما وارد واسطه گری یا شغل های کاذب می شود. خرید ملک، در ایران همیشه سوده ده بوده و بسیاری سرمایه ها را به خود جلب کرده است. عده ای نیز در مشهد خانه و ملک می خرند تا هم امنیت سرمایه تامین شود و هم خاطر جمع باشند بر سود سرشار آن. بدون شک هیچ یک از این دو روش در مسیر توسعه پایدار شهرستان و حتی کشور موثر نخواهد بود و به تولید و یا تجارت هدفمند نخواهد رسید. از سویی برای اینگونه زیستن نیاز به رفتار خاصی نیست و ریسک چندانی هم ندارد.
جان کلام اینکه ما در اینجا می خواهیم به سبک تجاری عده ای انگشت شماری اشاره کنیم که هم خود به انباشت سرمایه پرداخته اند و هم این سرمایه را در جهت کلی توسعه شهرستان به کار برده اند. یکی از این افراد مرحوم محمد لطفی نوغابی است. سبک زندگی بسیار شبیه به مدلی است است که ماکس وبر انها را مردان بزرگی می داند که مسیر حرکت اروپا را تغییر دادند.
.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|